وقتی برای اولین بار شاهد نمایش بازی Wrath of the Lich King Classic بودم، بسیار هیجان زده بودم و نمیتوانستم صبر کنم تا این بسط را دوباره زنده کنم. Wrath در ابتدا زمانی شروع شد که من بیشتر درگیر هر قسمت WoW بودم و بیشترین علاقه را به خط داستانی داشتم. بنابراین به طور طبیعی، من بسیار مشتاق بودم تا برخی از محتوای مورد علاقه خود را در WoW دوباره زنده کنم. متأسفانه، شکافهای موجود در اشتیاق من در طول پیشپچ ظاهر شد و من چندان مطمئن نبودم که Wrath را دوباره تجربه کنم. پس از صرف زمان معقول برای Druid خود، فکر میکنم که در حال بازگشت به این Druid هستم.
پس از اینکه بلیزارد تبلیغ مانت پروتو دریک را برای بازی از طریق تجربه شروع Death Knight در کلاسیک اعلام کرد، من خیلی مشتاق بودم که به DK بپرم. یادم میآید که اولین بار با تجربه بازی کردم و از تجربه و خط داستانی کلی غافلگیر شدم. در این سالها، من هرگز شوالیهی مرگ دیگری نساختهام، بنابراین میدانستم که اگر در طول سالها با آن بازی میکردم، به این سرعت خسته نمیشدم. با این حال، تجربه آنقدر که من به یاد داشتم عالی نبود.
بخشی از مشکل این بود که وقتی این کار را انجام دادم تا حدودی باگ بود. به عنوان مثال، زمانی که من قسمتی را انجام دادم که نیاز به ادعای مانت داشتم و وارد قلمرو سایه شدم، به معنای واقعی کلمه هیچ چیز دیگری جز محیط وجود نداشت. نری یک NPC یا بازیکن دیگری که در هر جایی پیدا میشود، و به شما اطمینان میدهم که همه جا را گشتم تا مطمئن شوم که فقط در مورد جایی که باید بروم گیج نشدهام. در نهایت، من باید تلاش را رها میکردم و دوباره آن را انتخاب میکردم، که همچنین باعث شد از سیستم خارج و دوباره وارد شوم. این قطعاً بدترین اشکالی بود که در طول تجربه DK با آن برخورد کردم، اما تعدادی دیگر نیز وجود داشتند که باعث شد کل تجربه بسیار کمتر سرگرم کننده باشد.
علاوه بر مشکلاتی که از طریق خط داستانی پیش میرفت، همچنین متوجه شدم که بهعنوان یک وسیله داستانی، فقط 100% کارم با آرتاس تمام شده است و اصلاً نمیخواهم با او کاری نداشته باشم. این تا حد زیادی به این دلیل است که حضور او در WoW ظاهر شده است، به خصوص از زمان BfA، و من فقط از آن خسته شده ام. بله، او مدت زیادی است که حضور نداشته است، اما طنین کارهایی که او انجام داد، سال هاست که رویدادها را شکل می دهد. Shadowlands این را حتی واضحتر از قبل بیان کرد، و من فقط برای هر چیزی که اصلاً ربطی به آرتاس ندارد آماده هستم. حتی با وجود اینکه میدانم که کل نقطه شروع DK این بود که غل و زنجیر او را کنار بگذارد، به عنوان بازیکن، من نسبت به آن چیزی که به یاد میآورم بسیار کمتر احساس اختیار میکردم. زمانی که منطقه شروع DK را تمام کردم، داشتم به این فکر میکردم که چگونه میتوانم از بقیه بخشهای توسعه عبور کنم.
سپس راهاندازی Wrath Classic آمد، و به نظر میرسد کمرنگترین پرتاب کلاسیکی است که تاکنون داشتهایم. من خوش شانس هستم که روی سروری بازی می کنم که به اندازه کافی شلوغ است که در یافتن گروه هایی برای چیزها مشکلی ندارم، در موارد نادری که هیچ کس در انجمن من چیزی را که من نیاز دارم اجرا نمی کند، اما آنقدر بزرگ نیست که سرورهای مشکلات را داشته باشد. مانند Benediction داشته اند. با این حال، مسائل زیادی وجود داشته است که باید مورد بررسی قرار گیرد. صفها و نیاز به تلهپورت شدن به نسخههای Northrend یک چیز است، اما مشکلات بزرگی نیز با Questline Battle for Undercity وجود دارد که بخش بزرگی از خط داستانی است و چیزی نیست که بازیکنان به راحتی از آن بگذرند و به آن برگردند.
همه مشکلات ذکر شده را کنار بگذاریم، زمانی که شروع به تراز کردن دروید خود در آبدره زوزه کردم، شروع به لذت بردن از همه چیز کردم. همیشه یکی از مناطق مورد علاقه من بوده است و بازگشت به آنجا بسیار با طراوت بود. همچنین، به نوعی قسمت نیزه سواری از خط داستانی را در آنجا فراموش کرده بودم، به طوری که این یک انفجار بود. من هنوز از خرید دوباره پرواز ناراحتم، و دریافت نامه ای در صندوق پستی درست پس از شروع سفر در آبدره زوزه کش که به من اطلاع می دهد چقدر هوای سرد پرواز است، خسته کننده اما خنده دار بود زیرا نمی توانم این کار را انجام دهم. به زودی آن را بخر همانطور که در مناطق مختلف پیشرفت می کنم، علاقه مندم ببینم تجربه من چگونه متفاوت خواهد بود. Dragonblight نیز سرگرم کننده بوده است و تنوع بسیار بیشتری نسبت به آنچه که من به یاد دارم دارد. بنابراین ممکن است واقعاً تجربه شروع DK باشد که برای من ناامیدکننده بود.
همچنین لازم است اشاره کنم که دوباره از اجرای سیاه چال ها لذت می برم. حتی متوجه نشدم که دلم برای این سیاه چالها تنگ شده است، اما میبینم که آنها را اداره میکنم، حتی وقتی که جستجوهایی ندارم یا به چیزی از آنها نیاز ندارم. با وجود داشتن یک انجمن بسیار فعال، من چندین بار از ابزار LFG برای یافتن گروه ها استفاده کرده ام و این تجربه خوبی بوده است. بدیهی است که به آسانی یک گروه یاب خودکار نیست، اما این بد نیست. با این حال، چیزی که در مورد LFG وجود دارد، این است که تجربه شما بسته به سروری که در آن هستید و چه گروهی بازی می کنید، بسیار متفاوت خواهد بود. من مطمئن هستم که اگر من در سرور خود Horde بودم، تجربه من با LFG بسیار بدتر بود.
اگرچه Wrath Classic شروع بسیار دشواری داشت، اما به نظر میرسد که در مجموع اوضاع بهتر شده است، که نشانه مثبتی است. همانطور که من بیشتر به سطح بندی می روم، به طور کلی تجربه را بهتر می بینم. با این حال، سرورهای بسیار پرجمعیت احتمالاً برای مدتی به مشکل ادامه خواهند داد، و بلیزارد به جز ارائه انتقال رایگان، کار زیادی نمی تواند برای آن انجام دهد. جالب است که ببینیم همه چیز در چند هفته آینده چگونه پیش می رود.